سخنرانی مکتوب شب عاشورا –خانواده حسینی در کربلا
کانال ایتا شیعه کوئست: @shiaquest_net
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
شب عاشورای حسینی است فرا رسیدن ایام سوگواری و شهادت حضرت اباعبدالله علیه السلام و فرزندان و یارانش رو به پیشگاه عزادار واقعی این ایام بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه خدمت رهبری عظیم الشانمون و شما برادران و خواهران تسلیت عرض می کنم
شب سختی بوده امشب کربلا روز سختی بوده فردا کربلا این بیست و چهار ساعت تقریبا اتفاقاتی افتاده سهمگین سخت سنگین که شاید گاهی در عمر هشتاد ساله یک نفر همه این اتفاقاتی که یک شب و یک روز پیش آمده اتفاق نمی افتد
خود شما ببینید گاهی تو عمر چند نفر همچین اتفاقاتی پیش نمیآد شما در عرض یک روز پسرت، شش ماهه ات ،برادرت، برادرانت،برادرزاده هایت از دست برن خاندانت به اسارت برن خیمه هات رو آتش بزنن آب به روی بچه هات ببندند یانه عزیز برادران خواهران امشب و فردا طوفان حوادث طوفان وقایع سونامی مصیبته یه چیزی می گیم یه چیزی می شنویم
شما فکر کنید در عرض چند ساعت یه شخصیتی مثل امام حسین این همه مصیبت ببینه از شش ماهه از جوان از برادر برادرزاده اون وضع زن و بچه اون خیمه هایی که در محاصره دشمن خیلی سنگینه اما یه چیزی تو این سنگینی خودنمایی می کنه یک مطلبی تو این طوفان مصائب خیلی بروز داره خواهش می کنم دقت کنید چون کاربردیه به درد امروز جامعه ما می خوره و اون آرامش امام حسین نشاط و شادابی امام حسینه و اصحابش این خیلی مهمه.
ما گاهی با یک هزارم این مصائب خودمون رو می بازیم یه بچه مریض می شه قاطی میکنیم خودمون رو می بازیم یه داغ کوچیکی می بینیم اما یه کسی با این طوفان حوادث و مصائب اینقدر آرام باشه با نشاط باشه شاداب باشه همین موضوع سخنرانی امشب من هست
اجازه بدید یک جمله ای از قول آقازاده شون امام سجاد بگم در همین رابطه و یه جمله ای از زبان دشمن بگم کسی که اومده امام رو به شهادت برساند
اما امام سجاد ببینید چجور تو سه چهار تا کلمه پدرش و اصحاب رو توصیف می کنه می فرماید پدرم و بعضی از اصحابش تشرق ألوانهم و تهدأ جوارحهم و تسكن نفوسهم
سه تا کلمه است چهره هاشون نورانی بود جوارح شون آرام بود دیدیم ما یه وقت مصیبت می گیریم دستمون پامون اعضامون دچار تزلزل و اضطراب می شه جوارح شون آرام بود و قلوب و نفوسشون ساکن سکینه و وقار داشت تشرق ألوانهم و تهدأ جوارحهم و تسكن نفوسهم چرا ؟من امشب می خوام این چرایی رو به شما بگم چرا این اتفاق می افتد چکار باید کرد که آدم تو حوادث آرامش داشته باشد نشاط و شادابی داشته باشد.
آیه چهارم سوره فتح از قرآن: هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ ۗ خداست که سکینه و آرامش در قلب ها قرار می ده
یه جمله از دشمن بگم که ظاهرا این آقا می خواسته بره تو قتلگاه امام رو به شهادت برسونه بعد منصرف می شه می گه برگشتم
هلال بن نافع می گه من آمدم به قصد قتل حسین تو قتلگاه اما وَ اللّه ِ ما رَأيتُ مَكثورا قَطُّ قَد قُتِلَ وُلدُهُ وَ أهلُ بَيتِهِ وَ أصحابُهُ أربَطُ جَأشا مِنهُ
عبارت و دقت کنید به خدا قسم ندیدم مکثور با ث سه نقطه است شاید کنایه است منظور از کسی که کثرت مصائب و بلایا بهش رو آورده کسی که در اوج این همه مصیبت دیگه اباعبدالله تو قتلگاه همه کسانش رو از دست داده دور تا دورش محاصره است
ندیده بودم مصیبت دیده ای رو که تمام فرزندان و اصحابش اهل بیتش دچار این مصیبت شهادت شدند اما أربَطُ جَأشا مِنهُ اینقدر قلبشون آروم باشه استوار باشد أربَطُ با طا دسته دار تو قرآن هم داریم راجع به اصحاب کهف قرآن می گه وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا ما خدا به جوونای اصحاب کهف یه استواری دادیم تو قلبشون وَرَبَطْنَا قلبشون رو محکم کردیم
البته بی حساب کتاب هم نیستا إِذْ قَامُوا و بلند شدند فَقَالُوا و گفتند قرآن می فرماید وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ قلب های اینا رو محکم کردیم
إِذْ قَامُوا فَقَالُوا هم برخاستند هم گفتند این حرف دشمنه بعد می گه من وقتی نورانیت و آرامش اباعبدالله رو دیدم از کشتنش منصرف شدم از قتلگاه اومدم بیرون این آرامش این نشاط تو اوج مصیبت
امام سجاد می فرماید پدرم و اصحابش آرام بودند تسکن نفوسهم این آقا می گه قلب اباعبدالله وجود اباعبدالله آرام و استوار و محکم بود
یه جمله ای رو ابن ابی الحدید نقل کرده جالبه ابن ابی الحدید قرن هفتم بوده نهج البلاغه رو شرح داده می گه وقتی این حادثه کربلا تمام شد و اینا رو به هر حال آوردند کوفه سرها رو بالای نیزه کردند و این لشکری که هزار تا دو هزار تا سه هزار تا رفته بودند برگشتند یه آقایی اونجا بود رو کرد به این فرماندهان گفت این همه آدم برای این تعداد هشتاد تا نود تا هفتاد تا فوقش شما آمار همینه دیگه بین هفتاد تا صد و خورده ای گفتن این همه آدم برده بودید برا همین ها؟ برای همین تعداد؟
اون آقا ابن ابی الحدید می گه این جواب رو داد گفت آقا تو نبودی اینا دو تا ویژگی داشتن:
یک: نمی ترسیدند
دو: عاشق مرگ بودند
آقا کسی که نترسه عاشق شهادت باشه کاریش می شه کرد چی دارید می گید به من می گید چرا چند هزار آدم رفتند برای کشتن هفتاد و چند نفر بابا این ها خوف تو دلشون نبود عاشق مرگم بودند
آقایون حبیب امشب مزاح می کرده شوخی می کرده بهش می گفتن حبیب بن مظاهر آخه امشب می گفت بله موضع السرور امشب جای شادیه
این نشاط این شادابی که ابن ابی الحدید بعد می گن که سید اهل العباد آقای بزرگان و جوانمردان امام حسینه الذی علّم النّاس الحمیة و الموت تحتَ ظِلال السّیوف به دنیا یاد داد دفاع از حق رو و نترسیدن از مرگ.
آقایون این بحث خیلی مهمه آرامش امام حسین شادابی و نشاطی که امشب و فردا در اصحاب دیده می شود
و من امشب می خوام این عواملی که موجب این آرامش می شه رو برا شما بگم که ما هم بتونیم درس بگیریم دیگه کربلا محل درسه محل پیام گرفتنه
البته ما اگر انقلاب رو ندیده بودیم جوونامون رو ندیده بودیم شاید یه قدری برامون باور این ها سخت بود تو عملیات شب حنا به دست و پا میذاشتند فیلم هاش هست تصویراش هست با هم مزاح می کردند
ما شهید حججی رو با آرامش تو دست خبیث داعشی دیدیم تصویرش رو ما دیدیم شنیدیم خواندیم چه آرامشی تو رزمندگان شب های عملیات بود
من امروز این کتاب پایی که جا ماند رو نگاه می کردم خب رهبر عظیم الشانمون یک تقریظ چهار پنج خطی قشنگی زدند به این کتاب و نوشتند که ندیدیم نشنیدیم کسی وضعیت اردوگاه های عراق رو و اون مقاومت آزادگان رو منعکس کرده باشه مثل این کتاب سال نود و یک زدند بعد نوشتند این کتاب دو چیز رو به ارمغان می آره
یکی تحسین و عزت یکی خشم و نفرت
تحسین و عزت این آزادگان تو اردوگاه ها با این سختی ها تحمل کردند و خشم و نفرت از اون کسانی که تحمل نماز این ها، تحمل دعای این ها ،تحمل در واقع آرامش این ها رو نداشتند
نویسنده تو اون کتاب می گه یه وقتی عکس امام رو آوردند وسط میدان توی اردوگاهی ماهارم ردیف کردند عذرخواهی می کنم گفتند مسابقه دارت عکس امام رو سیبل قرار دادند گفتند مسابقه بزنید احدی حاضر نشد در حالی که با باتوم و چوب ایستاده بودند
حتی ایشون اونجا می گن عزیزان و افرادی که حالا خیلی انقلابی هم نبودند با ما خطشون متفاوت بود بالاخره بین آزادگانم تفاوت منظر وجود داشت حتی اونا حاضر نشدند و می گن بعد از آنی که اون ها دیدند موفق نشدند این کار رو انجام بدند با باتوم افتادند به جان ما اونقدر ما رو زدند و این ها حاضر نشدند به تصویر امام یک جسارتی بشه
حالا ابی عبدالله امامه معصومه چرا دورش نگردند نگن دونَ حُسَين مُهْجَتي وَدَارِي (جان و مالم فدای امام حسین صلوات الله علیه باد) چرا نگن آقا حاضریم امشب بعضی ها گفتن بارها کشته بشیم زنده بشیم و از شما دفاع کنیم
من پنج نکته رو می خوام امشب عرض کنم این ها عواملی است که موجب این آرامش می شه گام به گامم می گم مهارت آرامش تو حوادث چگونه حاصل می شه؟ چطور می شه انسان حادثه ببینه اما خودش رو نبازه؟
چگونه می شود انسان سختی بکشه اما مثل اصحاب امام حسین امشب نشاطش حفظ بشه؟
خواهش می کنم این پنج نکته کلیدی رو گام به گام با من بیاید جلو که ان شاءالله درس بگیریم و ما هم تو زندگیمون بالاخره همه شمایی که اینجا نشستید کم و بیش تو زندگیتون مشکلاتی هست سختی هایی هست
ما از اول انقلاب خودمون چقدر مشکلات و سختی داشتیم مصیبت داشتیم هشت شهریور داشتیم هفت تیر داشتیم شهادت این عزیزانمون اخیرا داشتیم کرونا داشتیم سیل داشتیم زلزله داشتیم حوادث متعدد دیدیم
چگونه می شه انسان تو این دنیایی که دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ این آرامش رو حفظ کنه من می خوام امشب از مکتب امام حسین این رو امشب برای شما عرض کنم با این نکات پنج گانه ای که می گم
منتها قبلش یه نکته بگم شاید تو ذهن شما بیاد که ما که می خونیم روز عاشورا و بعدش دشمن خوشحال بود و هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ پس اون چیه؟
عزیزان من ما دو جور شادی داریم شادی حق و شادی باطل کسی که با گناه شاده که این شادی نیست کسی که با فریب شاد می شه کلاه سر کسی می ذاره با سقوط دیگران شادی می کنه این شادی نیست
لا تَفرَحَنَّ بِسَقْطَةِ غَيرِكَ به سقوط دیگران شادی نکن[غرر الحكم : 10290.]
إيّاكَ و الابتِهاجَ بالذنبِ [بحار الأنوار : 78/159/10 .] از شادمانى به گناه بپرهيز
جوونای عزیز رو برای شما می گم کم این بحث بهش پرداخته شده مرز شادی حق و باطل رو باید بشناسیم
قرآن می فرماید سوره غافر آیه هفتاد و پنج تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ بعضی ها شادیشون به غیرالحقه ممکنه با یه سفره شرابی با یه رابطه ی نادرستی با شرکت تو یه مجلس غنا و حرامی یک شادی زودهنگام پیدا کنه اما تهش افسردگیه این رو دقت بفرمایید لذا خدا تو قرآن می فرماید این جور شادیا رو خدا دوست نداره إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ
ما وقتی می گیم شادی شادی و فرحی رو می گیم که ریشه عقلی و منطقی و دینی داشته باشه نه اینکه فکر کنید این شادی تو دین نیست نه حالا من دیگه فرصت نیست بخونم می گم خودتون پیدا کنید روایتش النُشرَةُ في عَشَرَةِ أشياءَ: روایت دارید چند چیز تو زندگی شادابی می آره المَشيِ، پیاده روی وَالرُّكوبِ ، اسب سواری وَالاِرتِماسِ فِي الماءِ ، فرو رفتن در آب وَالنَّظَرِ إلَى الخُضرَةِ نگاه به جنگل گفتگوی با هم اینا تو روایات ما اومده
ما متاسفانه امروز بعضی ها شادی باطل رو حرام رو با شادی حلال و مشروع خلط می کنند
اینه که یکی سقوط کنه شما شاداب بشین شادابی نیست اینی که امام حسین کشته بشه شما شادابی کنی فرحت آل زیاد این شادابی نیست این لغو ،لهو و بیهودگیست.
برادران عزیز خواهران گرامی امشب امام حسین آرام بود فردا آرام بود بشاش بود زینب کبری تو مجلس دشمن آرام بود
رجزهای اصحاب رو نگاه کنید بچه سیزده ساله از رجزش آرامش میباره عباس رو با دست مقطوع فردا ببینید آرامش و نشاط از رجزی که با خون دستش همراه شده می بارد
ما تو تاریخ خیلی نمونه ها داریم که قبر طرف رو کندند چوبه دارش رو گذاشتن همونجا مثل حجر بن عدی مثل میثم تمار آرام آرام بودند دو رکعت نماز خوندند و شهید شدند از کجا این آرامش پیدا می شه
می دونید این نیاز امروز جامعه است ما امروز تو جامعه مبتلا هستیم گاهی به برخی اضطراب ها
خیلی عزیزان گاهی پیش ما میان نامه می نویسن مثلا داغ جوان دیده مبتلا به یه بیماری همسر شده فقدانی تو زندگیش پیش آمده
من امشب این راهکارها رو دارم میدم برای همه مون که اگر تو زندگیمون اتفاقاتی پیش آمد با تکیه بر حادثه کربلا که اوج آرامش هست امشب و فردا ما بتونیم ان شاءالله این آرامش رو در زندگیمون ایجاد کنیم چگونه؟
عوامل آرامش در کربلا:
یکم: باور به خدا و صفات خدا او علیم هست او حکیم هست او می بینه یا سرور العارفین او سرور قلب های با معرفته وقتی انسان اعتقاد داشت به خدا الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ
(آیه 82 سوره انعام )
لذا شما ملاحظه بفرمایید حاکم مکه امان نامه فرستاد برای امام حسین که مثلا جون آقا رو حفظ کنه تو مکه عمر بن سعید آقا بهش پاسخ داد فرمود دَعَوتَ اَلي الامانِ وَالبرّ و الصّله آقا خیلی ممنون ما رو دعوت کردی به امنیت و بر و صله و رسیدگی و جواب من حسین اینه ، فَخَيرُ الامان أمانُ الله همه امان این انسان در امان خدا باشه
من تو شهادت شهید رئیسی هم رو همین منبر این رو گفتم حادثه تلخه ولی وقتی باور به خدا باشه آرامش میآره این نخستین راه حل چرا به ما گفتن وقتی خیلی کار می پیچه دو رکعت نماز بخون
علی بن موسی الرضا فرمود فرمود إِذَا حَزَنَكَ أَمْرٌ شَدِيدٌ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ بذارید این راهکار رو امشب بر اونایی که اینقدر به هم ریخته هستن تو زندگی بگم إِذَا حَزَنَكَ أَمْرٌ شَدِيدٌ فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وقتی یه گرفتاری محکمی برات پیش می آد سختی پیش می آد فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ فرمود بلند شد دو رکعت نماز بخون رکعت اول حمد و آیه الکرسی رکعت دوم حمد و وَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ بعد فرمود ثُمَّ خُذِ اَلْمُصْحَفَ وَ اِرْفَعْهُ فَوْقَ رَأْسِكَ قرآن رو بگیر بذار رو سرت بگو ده مرتبه همینه که تو شب های احیا می گیم نام ائمه رو صدا می زنیم تا امام زمانت
که حالا اون زمان امام زمان امام حاضر در صحنه امام هشتم بوده بگو به علی به فاطمه بالحسنه بالحسینه تمام این ها رو واسطه کن بعد قرآن رو ببند حاجتت رو از خدا بخواه فرمود از جات بلند نمی شی مگر اینکه خدا بهت نظر لطف به همین سادگی
جوونای عزیز عزیزانی که این تصاویر رو بعدا می بینید نماز آرامش می آره إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا إِلَّا الْمُصَلِّينَ نماز من و شما برای خدا سودی نداره اینقدر خدا رو تسبیح می کنن يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ مگه ما برا آفتاب سودی داریم همه ی مردم خونه هاشون رو پشت به آفتاب بسازن
مگه ما برا دریا سودی داریم همه ی مردم با دریا قهر کنن ما نیاز داریم فرمود انسان هلوعه منوعه به هم ریخته است جزوعه خودش رو گم می کنه تو یه مصیبت داد و فریاد می کنه الا المصلین مگر نمازگزار
چرا امشب رو ارباب بی کفن ما مهلت گرفت برا نماز ضحاک بن عبدالله مشرقی می گه سحر دیدم آقا آقا تو این صحرا با صدای بلند داره آیه می خونه آیه 178 سوره آل عمران وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ
چرا شما فکر کردید آقا می خواست این کار انجام نشه دشمن منصرف بشه نه فرمود عباس جان به اینا بگو حسین نماز رو دوست داره حسین استغفار و دعا و ذکر خدا و قرآن رو دوست داره این راهکار اول آرامش
دوم: توجه به مرگ و قیامت آقایان مرگ واقعیت جدی بگیرید خُطَّ المَوتُ عَلى وُلدِ آدَمَ این خطبه رو امام حسین شب هشتم ذی الحجه وقتی می خواسته از مکه خارج بشه خوانده اون شبی که همه دارن میان مکه ولی امام داره با زن و بچه خارج می شه این خطبه رو امام حسین اون شب خوانده
خواهش می کنم دقت کنید شما دیدید خانم ها گردنبند می ندازن این گردنبند رو از خودشون جدا نمی کنند دیگه همیشه هستن بهشون نزدیکه نزدیک
فرمود مرگ برای انسان مثل گردنبنده به گردن خانم های جوانه کنایه از اینکه نزدیکه کنایه از اینکه می مانه همراه خُطَّ المَوتُ عَلى وُلدِ آدَمَ مَخَطَّ القِلادَةِ عَلى جيدِ الفَتاةِ [ كشف الغمّة : 2 / 241 ، الملهوف : 126 ، نثر الدرّ : 1 / 333 . ] .
فرمود من حسین مثل علاقه یعقوب به یوسف به مرگ علاقه دارم فرمود گرگ های بیابان می خوان منو بدرند ولی من ترس از مرگ ندارم
اگر انسان یاد مرگ باشه آرامش پیدا می کنه خود به خود باعث می شه یاد قیامت انسان رو با نشاط کنه غفلت رو ببره
خیلی از این خلافکاری ها که صورت می گیره از ضعف باور به مرگه از ضعف باوره به قیامته این دومین عامل امام حسین خواست حالیشون کنه حالیشون نشد به عمر سعد فرمود ويحك أما تتّقي اللّه الّذي إليه معادك؟ از خدا نمی ترسی قیامت رو نمی بینی
برادران خواهران جوانان امیرالمومنین بعد از هر نماز عشا رو می کرد به مردم می فرمود تجهزوا رحمکم الله
اونایی که دنبال طعمه دنیایید بدانید امام صادق فرمود سلمان می فرمود من از بعضی چیزها تعجب می کنم
یک: از کسایی که دنبال دنیا می دوند مرگم دنبال اینا می دوه طالب الدنیا و الموت یطلبه
مرغی دنبال کرم می دوید دنبال یک حشره ای که اون رو بخوره حواسش به اون بود آکل بود می خواست او رو بخوره حواسش نبود که یه گربه پشت سرشه تا اومد اون کرم رو بگیره گربه آمد هر دوشون رو گرفت مثل مرگ اینه اونایی که آکل ریاست اند آکل قدرتن آکل مقامند آکل دنیا هستند بدونند
مرغکی اندر شکار کرم بود
گربه فرصت یافت او را در ربود
عاقل و موکول بودی بی خبر
در شکار خود صیادی دگر
این راهکار دوم من نمی گم بشینید یه گوشه بگید مرگ مرگا نه گاهی شب که می خوایم بخوابیم تو تشییع جنازه امیرالمومنین فرمود جنازه ای رو تشییع می کنن نگاه کنید فکر کنید شما اون میت رو تو تابوت از خدا خواستید برتون گردونه الان برتون گردونده ببینید چیکار می کنید این راهکار دوم
سوم: گذرا بودن دنیاست می گذرد وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ
پیغمبر خدا فرمود اگه مردم می دونستن این دنیا تهش چیه و اگه مردم می دونستن دنیا چیه مثل من ما که نمی دونیم فرمود لَو تَعلَمونَ مِنَ الدنيا ما أعلَمُ لاستَراحَتْ أنفُسُكُم مِنها اگر آنچه من از دنيا مى دانم شما بدانيد، جانهايتان از آن آسوده مى شود. [كنز العمّال : 6130 .]
امام حسین خب شما نگاه کنید یه نامه ای آقا ایشون ششم محرم نوشته به بنی هاشم یه خطم بیشتر نیست حتما همین نامه بعد عاشورا رسیده به دست بنی هاشم تو تاریخ آمده یه خط همه جهان بینی اسلامی تو این یه خطه
بسم الله الرحمن الرحیم من حسین بن علی علیه السلام این نامه از حسین است به بنی هاشم چیه نامه فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل بحار الأنوار : ج 45 ص 87 ح 23 . ] من حسین فکر می کنم الان پنجاه و چند سالمه الان آخر عمرمه اصلا از اول دنیایی برا من نبوده
اگر انسان امیر دنیا باشه اگر انسان اسیر دنیا نشه تو حوادث آرامش پیدا می کنه اباذر تو ربزه پسر جوانش رو از دست داده بود نشست کنار قبرش شروع کرد گریه کردن عیبی نداره داغ دیده گفت پسرم گریه نمی کنم بر مصیبتت بالاخره از یه دار فانی رفتی به یه دار باقی دارم گریه می کنم آیا تونستی شب اول قبل جواب بدی کم نیاوردی؟ چی ازت پرسیدن؟ دستت پر بود؟
خدایی کدوم از ما تا حالا برای میت ممون وقتی گریه می کنیم به این فکر گریه می کنیم آقا بابام از دنیا رفته خدا گریه می کنم امشب بتونه جواب بده فشار قبر نداشته باشه برزخش آرام باشه گفت پسرم لا ابکی من گریه نمی کنم بر تو به خاطر مصیبتت به خاطر این گریه می کنم که می تونی پاسخگو باشی
ببینید منظور من ترک تلاش تو دنیا نیستا منظور من استفاده نکردن از حجر و شجر و درخت و بیابان و خانه و ماشین نیستا چیست دنیا؟
از خدا غافل شدن نی قماش و نقده و میزان و زن
دنیا که این نعمت ها نیست
آب در کشتی هلاک کشتی است
آب اندر زیر کشتی پشتی است
شما تو دریا اگه آب افتاد زیر کشتی کشتی راه می اگه ریخت تو کشتی کشتی غرق می شه دنیا و آخرت مثلش مثل آب دریا و کشتیه آب در کشتی هلاک کشتی است
عمر سعد دنیاش رو از دست داد آخرتش هم از دست داد حر دو رو به دست آورد این مهارت سوم
اینا رو باید نظری باوری باهاش حرکت ی ها آقا بنده داغی دیدم مصیبتی دیدم یک باور دارم به خدا منو می بینه عالم حکیم قادره دو مرگ واقعیته این حقیقت سه دنیا قنطره است پل ماندگار نیست که
چهارم: مثبت نگری این تو ماها متاسفانه کمه برجسته می کنیم همش مشکلات رو، یاس ایجاد می کنیم آقا این خیلی مهمه به خدا من هر کجا این جمله دار رو می گم خجالت می کشم شب عاشورا یه قطره آب تو خیمه های ابی عبدالله نیست زن و بچه دورش جمع شدن فردا همشون به شهادت می رسن این زن و بچه اسیر می شن فرمود بسم الله الرحمن الرحیم یه خطبه خوانده امشب خدا شکرت یا اباعبدالله شکر چی رو به جا می آری؟ فرمود شکرت عرض کرد شکرت بر چی اکرمتنابالنبوه یه همچین پیغمبری به ما دادی ما مسلمان شدیم علمتنا بالقرآن قرآن به ما دادی شما رو به خدا ببینید
چی رو داره امام حسین می بینه من و شما اونجا بودیم اون شب تشنگی رو می دیدیم محاصره رو می دیدیم من خودمو عرض می کنم اسارت رو می دیدیم شمشیر و نیزه رو می دیدیم امام حسین شب عاشورا نبوت رو می بینید قرآن رو می بینیه
خدایا شکرت به ما عضو سالم دادی اسما دادی ابزار دادی داره شکر نعمت به جا می آره امشب این خیلی نکته مهمیه شما رو به خدا
اومده بود خدمت امام هادی شکایت کنه خیلی وضع مالیش به هم ریخته بود خب حقم داشت زندان بود از زندان آزاد شده بود زن و بچه اش گرسنه بودن با ناراحتی نشست خدمت امام هادی ابو هاشم جعفری تا اومد زبون باز کنه آقا اجازه نداد فرمود ابو هاشم یه سوال منو جواب بده شکر نعمت هایی رو که داری به جا آوردی که اومدی گله کنی رفت تو فکر شکر چه نعمتی؟ آقا فرمودند سلامت دین خوب بود کافر باشی؟ خوب بود ولایت ما رو نداشته باشی؟ شکر قناعت خوب بود حریص باشی مثل فرعون و نمرود این خیلی مهمه چهارمین راه آرامش اینه که ببینیم اینایی که داریم نعمت هایی که داریم ببینیم پیشرفت ها رو ببینیم
پنجم: صفت رضا صفت رضا تو زیارت امین الله می گیم اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ
ان شاالله خدا قسمتتون کنه کربلا ضریح امام حسین بالاش اون تاج ضریح سوره والفجر نوشته شده خیلی اون موقعی که ضریح رو می ساختن فکر شد که چه چیزایی رو این ضریح بنویسن خب چهار تا آیه انتخاب شد برای چهار دور ضریح روی قسمت هاییش بعضی از روایات انتخاب شد اشعار سید رضی انتخاب شد حالا تاج ضریح رو چی بنویسن نهایتا با مشورت زیاد قرار شد سوره فجر رو بنویسن که الان نوشته وقت ببینید ملاحظه بفرمایید يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً
لذا فرمود صورت الفجر صورت الحسینه تو نمازاتون بخونید اِقْرَءُوا سُورَةَ اَلْفَجْرِ فِي فَرَائِضِكُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
من یه مهارت امشب خواستم در واقع یک راهکار بدم و چرا در طوفان حوادث هیچ کدوم از شما نمی تونید بگید ما مشابهی سراغ داریم برای کربلا که یک شخصیتی در عرض یک روز چند برادر دو فرزند برادرزاده خودش زن و بچه اش این همه مصیبت آمده سرش اما آرامه
این آرامش از باور به خدا از یاد معاد از فناپذیر بودن دنیا از نگاه به نعمت ها و از صفت رضای الهی پیدا شده لذا آخرین جمله اش امشب این بود الهی رِضاً بِقَضائِکَ و تَسْلیماً لِامْرِکَ