پنجشنبه 19 تير 1404

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

سخنرانی مکتوب شب پنجم محرم-خانواده حسینی در کربلا – استاد رفیعی


کانال ایتا شیعه کوئست: @shiaquest_net


اللهم صل علی محمد و آل محمد
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم


ان شالله خداوند قلوب همه مون رو به نور قرآن و معارف اهل بیت نورانی بگرداند برای برآمدن حاجات شفای بیماران رفع گرفتاری ها سلامتی وجود مقدس بقیه الله الاعظم ارواح و نا فدا و نجات مظلومان عالم به ویژه ملت مظلوم فلسطین و نابودی صهیونیست ها صلواتی عنایت کنید


حادثه خونین کربلا حادثه پر درسی است پر پیامی است صفحه ها و زوایای مختلفی داره که الحمدالله تو این قرن های پس از کربلا نویسندگان علما دانشگاهیان شاعران به هر حال هنرمندان بهش پرداختن شما سال هاست به هر حال پای منبرها از کربلا می شنوید از اخلاص امام حسین از شجاعت امام حسین از ایثار امام حسین از دشمن ستیزی امام حسین اصحابشون یارانشون اما یکی از زوایای کربلا که کمتر بهش پرداخته شده بحث خانواده امام حسینه


و ارتباطی که امام با این خانواده دارد این خانواده هم از مدینه با امام بودند مکه بودند کربلا بودند بعد کربلا بودند
علیرغم همه توصیه هایی هم که به امام حسین شد که آقا اینا رو با خودتون نبرید امام این ها رو با خودش آورده یه چیزی رو امام می دید والا خب زن و بچه تو مدینه می ماندند


مگر امام رضا وقتی آمد ایران زن و بچه آورد نه خودش تنها آمد امام کاظم به بغداد هارون الرشید ایشون رو خواست زندان رفت سختی هایی کشید تمام خانواده اش تو مدینه بودن دلیل اینکه امام حسین این ها رو آورده و نوع ارتباطی که با این ها داشته این بحث خانواده امسال مورد بحث ماست که قابل توجهه و زوایای مختلفی هم داره


حالا ما بیشتر بحثمون روی ارتباط امام حسین با خانواده اش هست اون بحث کاربردیش و اون اصولی که بر این ارتباط حاکمه
چون می دونید آقایان خواهران انسجام خانواده خیلی مهمه خانواده منسجم باشه جامعه ام منسجمه جرمم کمه خطا هم کمه
تمام این جرم هایی که تو جامعه واقع می شه از اعتیاد از دزدی از آدم کشی از سرقت تمام این ها برای اینکه کانون خانواده یه مشکلی داره بزه هاییست که تو خانواده وجود داره


اگه خانواده یک خانواده متراکم منسجمی باشه خیلی از این اتفاقات نمی افته لذا شما برید ببینید وقتی جرم شناسی می کنید تو جامعه می بینید یه جایی تو خانواده یه مشکلیست حالا بحث طلاقه بحث بداخلاقیه بحث لقمه حرامه مسائل خیانته یه جوری خودش رو تو فرزندان و اعضای خانه نشون می ده


لذا بنده دو تا اصل رو شب های قبل بحث کردم خلاصه هم می گم تو ذهن بمانه برای انسجام خانواده
اصل اول اصل معنویته باید به دین اهمیت بدن به ارزش های دینی اهمیت بدن
اصل دوم اصل کرامت هست احترام هم رو حفظ کنن تغییر نکنن با کرامت با هم حرف بزنند


اصل سوم اصل آرامشه بسیار مهمه ،خانه باید محل آرامش باشد کانون اطمینان و سکینه باشد این یک ضرورته تو خونه ی ناآرام و به هم ریخته نه رشد علمی پیدا می شه نه رشد اخلاقی پیدا می شه نه افراد می تونن به نقششون بپردازند
لذا آرامش مخصوصا تو بحران ها ،مثلا یه خونه یه عزیزی رو از دست میده دختری طلاق می گیره بچه مریضی به دنیا میآد بالاخره هست دیگه حالا تو همه خونه ها کم و بیش یه مشکلی وجود داره مخصوصا تو بحران ها این آرامش لازم است


بذارید من از یک آیه قرآن شروع کنم این آیه خیلی مهمه این آیه می فرماید یک جامعه خوب به سه چیز نیاز داره:سوره مبارکه نحل آیه صد و دوازده می فرماید:
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ
این قریه به معنای روستا نیست ما به روستا می گیم قریه این قریه یعنی منطقه و شهر


وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً خدا می خواد یک مثال یک شهر کاملی برای شما بزنه


یکم:كَانَتْ آمِنَةً اولین نیاز یک جامعه امنیته یه رئیس حکومت یا هر کسی به قدرت می رسه باید امنیت رو تو جامعه فراهم کنه خب الان شما کشورهایی که ناامن هست هیچ کار نمی شه توش کرد نمیشه دانشگاه رفت نمی شه مجلس گرفت


دوم: مُطْمَئِنَّةً مطمئنه یعنی آرامش حالا یه وقت جامعه امنه مثل اینجا که الان شما اومدید امنه اما خود آدم به هم ریخته است ناآرامه فردا چک داره مثلا حکم جلبش رو گرفتن جامعه باید هم آمنه باشه هم مطمئنه هم امنیت هم آرامش


سوم: يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ رفاه ،مسائل اقتصادی ببین یه مثلث سه ضلعی آیه صد و دوازده سوره نحل

حالا بنده مستاجرم مثلا فردا صاحبخانه گفته اثاث رو باید بذاری بیرون این آرامش نمی تونم داشته باشم یا مثلا پنجاه میلیون دادم آقا باید بکنی صد میلیون دویست میلیون اجاره رو باید انقدر کنی می بینم خب این جور در نمی آد نه با حقوقم نه با زندگیم خب اینا به هم بریزه دیگه زندگی رو به هم میریزه


سه چیز اساسی وظیفه حکومته برای جامعه یکی امنیت یکی آرامش در بین مردم که هی نگران نباشه این امشب میخره فردا شب می فروشه ارزون می شه گرون می شه بالا میآد پایین میآد یه پولی می خواد جمع کنه یه ماشین بخره آقا بالاخره یه ماشین می مونه نمی مونه چقدر ثابته قیمتش اینا همه لازمه دیگه باید یه جامعه از نظر امنیت کلی که دشمن تهدیدش نکنه آرامش روحی و اقتصاد


من از خودم که نمی گم من قرآن دارم میخونم وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ یعنی رزق رو سرشون بباره راحت دسترسشون باشه

این روایت رو ملاحظه بفرمایید: السَّكِينَةُ عُنوانُ العَقلِ [غرر الحكم : 785 و 786.] آرامش راهنما و عنوان عقله آرامش نشان از خرد تو جامعه هست


حالا بیایید تو کربلا یه مقدار از امام حسین بگیم مهارت امام حسین رو در ایجاد آرامش ببینیم
آب بسته است چند هزار دشمن محاصره کرده است همه این ها هم قراره شهید بشن این زن و بچه هم قراره اسیر بشن خیلی مهارت می خواد یه کسی اینجا ایجاد آرامش کنه


چجوری ایجاد آرامش کرد امام حسین من یه بخشی از آرامش امام حسین تو کلماتشون براتون بگم
عصر عاشورا اومد وداع کنه وداع امام حسین دیگه همه شهید شدن حتی علی اصغر تنها یادگار آل کسا هم می خواد بره میدان دیگه بعد چه اتفاقی می افته خدا می دونه ببینید چقدر این کلمات آرامش بخشه گاهی دو تا کلمه دو تا کلمه امام فرمودند استعدوا للبلاء
اینا حرف های آخرین لحظه امام حسین با زن و بچه هاشه دورش حلقه زده بودند فرمود آماده باشید برای آزمایش بالاخره آزمایش شما اینه


اما اینا رو بدونید واعلموا ان الله حافظکم و حامیکم اولا خدا رو دارید حافظ شماست خدا که سر جاشه می بینه شما رو خدا حافظ و حامی شماست این رو همیشه تو ذهنتون داشته باشید


دوم: و سینجیکم من شر الاعداء خودش هم گفته(آیه 7 سوره محمد) إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ ما هم خدا رو یاری کردیم باید ما رو یاری کنه حتما شما رو نجات می ده دیر و زود داره سوخت و سوز نداره نگران نباشید نجات پیدا می کنه
و اجعل عاقبة أمركم إلى خير شما عاقبت بخیر می شید اینا عاقبت بخیر نمی شن بالاخره شما می مونید تو تاریخ مطمئن باشید
بعد فرمودند که ویعذب اعدائکم بانواع البلاء این دشمنان شما تمامشون مبتلا می شن به عذاب که شدند دیگه عمر سعد ،از شمر و یزید تمام این ها رو یا مختار از بین برد یا ابوالعباس صفاح یا توابین کسی از اینا که تو کربلا بودند نون و آب خوش از گلوشون پایین نرفت


منتها ببینید این حرف ها زمانیه که هنوز اتفاق نیفتاده امام داره میره میدان با این کلمات یه آرامشی تو این ها ایجاد کرد دشمنانتون به انواع بلا مبتلا می شن و یعوضکم الله ان هذه البلیه بانواع النعم بدانید که خدای تبارک و تعالی همان طور که ویعذب اعدائکم بانواع البلاء دشمن رو به انواع بلا مبتلا می کنه جزای این کار شما هم به انواع نعمت می ده
خب حالا امام حسین داره این افق آینده رو می بینه که یه دختر سه ساله اش قبرش بشه زیارتگاه تا تاریخ تاریخ کربلا بشه مامن و مرکز تحول،


بعد دو جمله دیگه فرمود این مهمه فرمود فلا تشکوا من از شما تقاضا می کنم شکایت نکن چرا شش ماهه من اینطور شد چرا فلان شد تقاضای من از شما این است که شکایت نکن
چهل سال یعقوب به فراق یوسف مبتلا شد چشماش رو از دست داد گریه کرد اما شکوه نکرد فقط می گفت (یوسف ،86) إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ خدایا من به تو می گم


آسیه تو خانه فرعون که سخت ترین خانه است آسیه رو با میخ به زمین می کوبیدند چهار تا میخ می زدن دست ها از جلو پاها از پشت این نوع شکنجه فرعون این بود دیگه به فرعون می گن وَفِرۡعَوۡنَ ذِي ٱلۡأَوۡتَادِ یعنی صاحب میخ ها ٱلۡأَوۡتَادِ جمع وتد یعنی میخ شکنجه فرعون با میخ بود میخ های بزرگ تو زمین کوبیده بود چهار تا طرف با این وسط می خوابوند دوتا دستا رو از بالا می بست دوتا پاها هم از پایین دیگه شما تکون نمی تونی بخوری بعد می زد می زد تا زیر شکنجه بمیری زیر این کتک های طاقت فرسا آرام بود سوره تحریمه ایه یازدهم:


قرآن می فرماید وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ زن فرعون رو ببینید اینا تاریخه آقایون چرا اینقدر ما زود می شکنیم زود خودمون رو می بازیم زود می مانیم با یه حادثه آرزوی مرگ می کنیم


ابراهیم زن و بچه اش رو آورد تنها گذاشت تو مکه و رفت مکه ای به کار نبود امروز شده مکه، بیابان بود لم یزرع امروز چهار تا درخت توش کاشتن خاکشم از جاهایی که آوردن سنگ سنگلاخ کعبه ای نبود همه تخریب شده بود بیابان گذاشت تو این بیابان رفت با آرامش رفت گفت خدایا تو گفتی اینا رو بیاری اینجا خودت می دونی چه خبره لابد یه چیزی هست دیگه من رفتم خدایا فقط این رو بدون اینجا زراعت نداره هاجا آب نداره ها رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ
خب چی شد آقا فرمودند خانواده من شکوه نکنید


سوم: لاتَقولُوا بِألسِنَتِكُم ما يَنقُصُ عَن قَدرِ كُم چیزی نگید که اجرتون رو پایین بیارید شما یه نمره ای دارید ما روایت داریم مریض یه ثوابی خدا براش در نظر می گیره خب اگر این نق نزنه روزی که از بستر بیماری میآد بیرون ثوابش می دن اما نق بزنه از بین می ره شکوه نکنید امام حسین با این مهارت ،با این جملات ارامش میدهد


آقا شب عاشورا حالا همه جمع شدند تو خیمه و آقا می خواست سخنرانی کنه و اول که برای اصحاب سخنرانی کرد سخنرانی که تمام شد زن و بچه نشستن اینکه دارم می گم اینه که الان خوندم مال عصر عاشوراست


شب عاشورا زن و بچه دوره جمع شدن فردا هم دیگه نبرد قطعیه فرمود بسم الله الرحمن الرحیم خدا یا تو رو شکر می کنم هی آقا اباعبدالله شکرت چی چییا می کنی؟ یه قطره آب تو خیمه هاات نیست بچه ها از تشنگی شکم روی زمین گذاشتن دشمن محاصره تون کرده شکر چیو می کنیم ما مشکلمون اینه اونایی رو که داریم نمی بینیم غالبا ما نیمه های خالی لیوان رو می بینیم غالبا اون نقص ها رو می بینیم داشته ها رو نمی بینیم


خدایا شکرت به چی به ما قرآن دادی ای بابا شب عاشورا داره شکر قرآن داشتن رو می کنه کی یادشه کی یادشه تو مشکلات، خدایا شکرت به ما پیامبر دادی خدایا شکرت به ما دین دادی چشم و گوش دادی فهم دادی شب عاشورا داره شکر می کنه من دو تا مورد رو بیشتر نگفتم یکی خطبه ی عصر عاشورا یکی هم شب عاشورا


لذا آقایون خیلی مهمه که خانواده آرامش داشته باشه من امشب می خوام سه چهار تا از اون عوامل کلیدی این آرامش رو برای شما بگم اما قبلش بذارید از اون طرف بگم چی باعث می شه یه خانواده ناآرام باشه عواملی که آرامش یک خانه رو به هم می ریزه چیه حالا تا بریم اونایی که آرامش رو ایجاد می کنه اونا آخرش می گم


خوب دقت بفرمایید من چهار پنج تا عامل رو می شمارم


یکم: عامل اعتقادی گاهی توی خانه یه جوونی دچار شبهه می شه به هم می ریزه به هم می ریزه نمی تونه نماز بخونه از عبادت کنه امروز هم که می دونید این عامل رو فضاهای مجازی رسالت خودشون می دونند بیش از دویست و پنجاه شبکه ماهواره ای فقط کارشون همینه القاء شبهه القاء تردید خب خیلی بده این ناآرامی می آره


یه جوانی بود به نام هشام بن حکم این دچار انحراف اعتقادی شده بود به هم ریخته بود خیلی به هم ریخته بود یه وقتی داییش دستش رو گرفت آوردش خدمت امام صادق جوونا اگه به هم ریختید برید با یه عالمی صحبت کنید اگه شبهه تون فضای مجازی پیدا کردید همینطوری رو هوا خودتون نبرید و ندوزید و بگید پس خدا و پیغمبر و هیچی نیست


من یه وقتی چند ماه قبل یه خانمی با من تماس داشت که پسرم دچار آسیب فکری شده گفتم خب بگو بیاد من ببینمش آمد پسر مودبی بود خیلی جوان خوبی بود آدم توی ادب با ادب اگه برخورد کنه دعوا نخواد بکنه درگیر نخواد بشه خب می شه باهاش حرف زد خیلی مودب گفتم بفرمایید گفت من خدا رو قبول ندارم من اعتقادم اینه این عالم خودش درست شده هیچ نیازی به خالق نداره وقتی خدا رو قبول ندارم پس پیغمبرم نیست امامم نیست دیگه هیچی نیست دیگه منشا رو زد


گفتم خب عیبی نداره حالا بشیم با هم صحبت بکنیم دلیلش چیه گفت دلیلش این است که من رفتم آثار داروین رو خوندم نظریه تکامل حالا من تو رشته خودم علوم تجربی بوده و دبیرستان یه مقداری با این قصه های داروین آشنا هستم زیست شناسی گفتم خب ایشون چی گفته ایشون می گه عالم به تکامل یواش یواش یواش یواش همین طور به این حد رسیده

 

خب حالا یه سوال یه سوال از شما می کنم کتاب هایی که بر علیه داروین نوشته شده خوندی گفت نه من فقط همون رو خوندم گفتم شما می دونید ده ها کتاب و مقاله هم غربی ها هم مسلمونا من غربی هاش برات می گم یک دو سه چهار پنج گفت برام اینا رو بنویس نوشتم خودم اینا کتاب هایی که تو غرب علیه داروین و نظریه اش نوشته شد اگر از خود اون ها می خوای اگر از ما مسلمونا می خوای آیت الله سبحانی کتاب غوغای دارونیسم قبل از انقلاب نوشته ای شد آیت الله مشکینی نظریه تکامل کتاب چاپ شده


ده ها مقاله و کتاب و بعد کسانی که از میان مسلمانان معتقد به نظریه داروین بودن حالا من اسمی بر رو منبر کتاب نوشتن هیچ منافاتی با خداشناسی نداره بالاخره این تکامل هم یه خالقی می خواد که این رو مدیریت کنه حالا این بحث بحث مهم اعتقادیه من نمی خوام ذهن شما رو به هم بریزم بالاخره تشکر کرد قدردانی کرد کتاب ها رو معرفی کردم


عیبی نداره آدم بره مراجعه کنه به کسی وقتی به هم می ریزه به شکل عالمی متخصصی این خیلی مهمه هشام اومد خدمت امام صادق که دو جلسه آمد درست شد درست شد تمام شد اعتقاد همین هشامیه که بعدا تو بحث های اعتقادی خودش می رفت بحث می کرد آخه یه چیزی به شما بگم این جور آدما اگه درست شن خیلی درست می شن چون قبلش خراب بودن وقتی درست می شه خیلی درست می شه یعنی همین آدم می شه نیروی شما هشام شد یه نیرویی برای امام صادق که هر کجا مناظره بود آقا ایشون رو می فرستاد استاد مناظره بود استاد مناظره که هارون الرشید گفت زبون این هشام از هزار تا شمشیر برای من خطرناک تره گفت این زبونش کار هزار تاشه خوای قوی بود این اولش انحراف عقیدتی داشت اینا پیش می آد


یه آقاییست به نام حمزه در زمان امام باقر حمزه بن محمد می گه من موندم بین چند تا عقیده یکی زیدیه زیدیه الان هم داریم دیگه یمنی ها زیدیان اینا معتقدند زید بن علی بن الحسین امامه بعد از امام حسین دیگه امام سجاد هم امام نمی دونند اینا امام کسی رو می دونند که قیام بکنه لذا زید رو می گن امام اینا رو می گن زیدیه پسر امام سجاد ایشون حروریه حروریه خوارج اینا کفر امیرالمومنین رو معتقد بودند می گفتن علی از دین خارج شد حالا خوارج بهشون می گن حروریه هم بهشون می گن چون یه منطقه ای زندگی می کردن به نام حرور بهشون می گن حروریه


سوم مرجعه مرجعه هم یه عقیده ای بودن آدم هایی بودن که حالا امروز هم داریم متاسفانه می گفتن ایمان عمل نیست دلت پاک باشه عمل شما دست به نامحرم بده ولی دلت پاک باشه شراب بخور دلت پاک باشه لقمه اعمال مردم به اون دلت پاک باشه دل مهمه ایمان که عمل نیست امام باقر ع میفرماید خدا لعنت کنه مرجعه رو که چیزی برا دین باقی نذاشتند


یکی هم قدریه قدریه کسایی بودن که می گفتن ما مجبوریم هرکی شمر شده خدا خواسته هر که حسین شده خدا خواسته اصلا دست ما نیست همه عالم جبره ببینید این آقا می گه من مونده بودم تو این عقاید زیدیه حروریه مرجعه قدریه اینقدر ناآرام بودم که اومدم تو خونه در رو بستم رفتم یه گوشه ای کز کردم


گفتم خدایا من چه کنم کی درست می گه حالا الان که فرقه ها خیلی زیاد شده خیلی زیاد شده خیلی می گه همین طور که تو خونه بودم دیدم در می زنند در رو باز کردم گفتن یه آقایی با شما یه آقایی با شما کار داره رفتم دم در بفرمایید گفت اجب ابا جعفر امام باقر فرستاده دنبالت بیا امام باقر چه کار درآمد لباس پوشیدم و سریع خودمو رسوندم خدمت امام باقر تا رسیدم آقا فرمودند لا الی الزیدیه و لا الی الحروریه و لا الی المرجئه ولا الی القدریه بل الینا الینا، اونا رو ول کن بیا با ما


گفتم عجب من که چیزی نگفته بودم من تو ذهن خودم خراب شده بود نگفته بودم مشکلم چیه خب یه وقتی این طوری آدم از طریق معجزه این حالا یه معجزه ست برای این آدم یه وقت با مناظره گفتگو


ببینید ناآرامی گاهی ریشه اعتقادی داره خیلی مواظب جووناتون باشید اعتقاداتشون تو دانشگاه می رن تو مراکز می رن با افرادی که می شینن حالا متاسفانه دیگه خیلی از این شبکه های ماهواره ای مروج افکار انحرافی ان.

دوم:گاهی ناآرامی ریشه اخلاقی داره روایت داریم ثَلاثَةٌ تُكَدِّرُ العَيشَ : سه چیز زندگی رو ناآرام می کنه الحِقدُ ، و الحَسَدُ ، و سُوءُ الظن کینه حسادت بدگمانی


یه مردی به زنش بدگمان یه زنی به همسرش بدگمانه یا حسادتی تو خونه است یا کینه می بینیم سال ها با برادرش قهره یکی از عوامل ناآرامی اخلاقیه، صفات زشت اخلاقیه مثل سو ظن کینه

سوم: عامل اقتصادی که اشاره ام کردم گاهی فقر آقا فردا مستاجر بهش گفتن باید خونه رو خالی کنی امیرالمومنین به فرزندش محمد حنفیه نوشت نوشت پسرم خیلی جالبه این عبارت دقت کنید نامه امیرالمومنین علیه السلام یا فرمایش امیرالمومنین به پسرش جناب محمد حنفیه است گفتند پسرم ایاک والفقر مواظب باش تو زندگی گرفتار فقر نشین فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ فقر نقصان دین می آره چجوری بره مسجد ،چجوری نماز بخونه ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ عقل آدم رو از کار می ندازه صبح چک داره ازش پول هم نداره عقل چیکار می کنه می مونه توش فرمود گاهی اینطوره فقر و مشکلات اقتصادی که دعا می کنیم به آبروی امام حسین ان شاءالله خداوند این مشکلات رو از جامعه ما ریشه کن کنه


مخصوصا مستاجرها رو مخصوصا مستاجرها انشاالله خدا کمکشون کنه و صاحب خانه بشن خدا یه رحمی هم به صاحب خانه ها بده ان شاءالله به اینا رحم کنن و مواظبت کنن به هر حال باید کمک کرد اینا عوامل ناآرامی گاهی اعتقادیه باور به هم می ریزه گاهی اخلاقیه یه حسد و یه سو ظن آدما به هم می ریزه گاهی اقتصادیه


چهارم: گاهی عامل سیاسیه روایت داریم امیرالمومنین فرمود سلطان سوء یا حاکم ناباب مثل خیلی از جاهایی که گرفتار هستند گاهی عامل سیاسی مثل بنی امیه بنی عباس خب جامعه رو ناآرام می کردن باعث زحمت برای مردم بودند چقدر بنی امیه جنایت کردند شما یه دور مطالعه کنید جنایات بنی امیه را.


این عمده پیام نهضت عاشوراست سه تا درس رو تا امشب گفتیم معنویت کرامت آرامش خدایا همه ی این ها رو به همه ما عنایت بفرما السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک ایها الامام العابد السلام علیک ایها الامام الزاهد
نه بذارید مثل امام زمان سلام بدیم السلام علی البدن صلیب سلام بر بدن عریانت السلام علی الشیب الخضیب سلام بر صورت غرق خونت السلام علی الخد ترید سلام بر اون صورتی که غرق خاک شد این روزهای آخر که بنده کربلا مشرف بودم و حرم و سیاه پوش کرده بودن رو گنبد یه پرچم زده بودن این پرچم خیلی قابل توجه بود روش نوشته بود السلام علی المرمل بالدماء سلام بر حسینی که بدنش غرق خون شد در خون خودش غلتید دور تا دور صحن امام حسین اون بالا با کاشی های آبی زیارت ناحیه مقدسه رو نوشتن سلام بر آن بدنی که غرق خون شد سلام بر آن سری که بالای نیزه رفت

اطلاعات تماس

 

کمک و هدایای مالی به سایت جهت پیشرفت:

6037998157379727 (بانک ملی بنام سیدمحمدموسوی )

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک
گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخش های مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد. ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان ،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران ,دین شناسی، جهان شناسی ،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی ،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است. اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group